لحظه هایِ تُـــــــــــــــــرد

خودم نوشت های من

این وبلاگ اولین وبلاگم نیست!

خونه هایِ قبلی م رو بلاگفا مصادره کرده...

حالا اینجا شروعِ جدیدی دارم...

امیدوارم بتونم دوستانم رو پیدا کنم...

فوق سری 6 : پیامک لعنتی

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۴ ق.ظ

لپ تاپ رو اوردم تو تختم


اضطراب شدیدی دارم و تنهام.


بی اندازه دلم می خواد فریاد بزنم.


نمیدونم دقیقا چه بلائی داره سرم میاد.


میدونم تغییرات هورمونی ماهانه م بی تاثیر نیست...ولی همش این نیست


بعد از نوشتن می خوام برم آشپزخونه و خودم رو با بسته بندی کردن بادمجون ها و آماده کردن ناهار سرگرم کنم


از سرگرم کردن خودم خسته شدم


کاش اون پیام لعنتی رو نمیدیدم


من آروم بودم


کاش به هم نمیریختم


کاش...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۹
دل انگیز

نظرات  (۲)

دل انگیز .....خیلی بهم ریختی؟؟
نمی دونم چی شده اما نوشته هات همه خیلی نا ارومن
م

پاسخ:
خیلی ناآرومم رویا
مسئله تقریبا درونیه
وگرنه زندگی خوبی دارم شکر خدا...

۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۷ ♡بهشـــت زودهنـــگــام♡
نوشته هات را خوندم  عزیزم
چقدر این ناارومی درونی بده وقتی نتونی پیش کسی بروز بدی...
خدایا حال دل دل انگیز را دل انگیز بفرما...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی